گزارش مختصری از حیات مرحوم علامه امینی

گزارش مختصری از حیات مرحوم علامه امینی

 

 

امروز 28 ربیع الثانی 1437 چهل و هفتمین سالگرد رحلت عالم بزرگوار علامه امینی صاحب کتاب گرانبهای الغدیر می باشد. به این دلیل مختصری از زندگی این بزرگوار را تقدیم شما میکنیم.

علامه بزرگوار ما مرحوم شیخ عبدالحسین امینی نجفی به سال 1320 هجری قمری در شهر تبریز دیده به جهان گشود. وی تحصیلات مقدماتی و دوره‌ی سطح علوم دینی را نزد افاضل تبریز از جمله پدر بزرگوارش فراگرفت. او در این دوره از حیات خود با حضور در مدرسه‌ی دینی «طالبیه» و همچنین حضور در مجالس علمی دیگر آن زمان موفق به کسب فیض ازمحضر آیات و حججی گردید که نام بعضی از آنان از این قرار است:
1- مرجع تقلید مرحوم آیه‌الله سید محمد بن عبدالکریم موسوی مشهور به مولانا (متوفای 1363 هجری).

2- مرحوم آیه‌الله سید مرتضی بن احمد حسینی خسروشاهی (متوفای 1376 هجری).

3- مرحوم آیه‌الله شیخ حسین بن عبد علی توتونچی (متوفای 1360 هجری).

4- مرحوم علامه شیخ میرزا علی اصغر ملکی

اولین سفر علامه به نجف اشرف

علامه پس از آنکه دوره‌ی سطح علوم دینی را در تبریز به پایان رسانید در عنفوان جوان به نجف اشرف عزیمت نمود تا در جوار مرقد ملکوتی مولی الموحدین امیرمومنان علیه‌السلام در درس خارج فقهای بزرگوار آن سرزمین مقدس حاضر گردد و به کسب معارف الهی از اکابر و بزرگان شیعه‌ی آن روز نجف بپردازد. آیاتی که در این دوره از حیات علامه به پرورش علمی او همت گماشتند عبارتند از:
1- مرحوم آیه‌الله سید محمد بن محمد باقر حسینی فیروزآبادی (متوفای 1345 هجری).
2- مرحوم آیه‌الله سید ابوتراب ابوالقاسم خونساری (متوفای 1346 هجری).
3- مرحوم آیه‌الله میرزا علی بن عبدالحسین ایروانی (متوفای 1354 هجری).
4- مرحوم آیه‌الله میرزا ابوالحسن بن عبدالحسین مشکینی (متوفای 1358 هجری).

بازگشت به تبریز

علامه پس از سالها تحصیل در نجف اشرف به تبریز بازگشت و مدتی را به تدریس و تحقیق پرداخت ولی دیری نپایید که جذبه دیار ملکوتی نجف اشرف دیگر بار او را به آن سامان کشانید.

مهاجرت علامه به نجف اشرف

علامه به نجف رفت و برای همیشه در آن سرزمین مقدس رحل اقامت افکند. این بار او افتخار تحصیل علوم دینی در محضر نوابغ مذهب شیعه را یافت و در مجالس درسی نخبگان دین و مراجع تقلید آن روز باستمرار حاضر گشت.
اساتید مهم علامه در این دوره‌ی عالی تحصیلی وی- که آخرین دوره تلمذ او بود- عبارتند از:
1- مرحوم آیه‌الله سید میرزا علی بن مجدد شیرازی (متوفای 1355 هجری).
2- مرحوم آیه‌الله شیخ میرزا حسین نائینی نجفی (متوفای 1355 هجری).
3- مرحوم آیه‌الله سید ابوالحسن بن سید محمد موسوی اصفهانی (متوفای 1365 هجری).
4- مرحوم آیه‌الله شیخ محمد حسین بن محمد حسن اصفهانی غروی (متوفای 1361 هجری).
5- مرحوم آیه‌الله شیخ محمد حسین بن علی آل‌کاشف الغطاء (متوفای 1373 هجری).

مشایخ روایتی مرحوم علامه امینی

جدیت و تلاش خستگی‌ناپذیر علامه- به مدد توفیقات الهی- خیلی زود او را به مقام والای اجتهاد رسانید. علامه تیمنا برای پیوستن به جرگه‌ی حاملان احادیث پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و خاندان او علیهم‌السلام و جهت متبرک شدن مرویاتش به اتصال سند و جهت صیانت آنها از قطع و ارسال، مبادرت به اخذ اجازه روایت از بعضی از بزرگان آن روزگار نمود که نام بعضی از آنها بقرار ذیل می‌باشد:
1- اجازه روایت از مرحوم آیه‌الله سید ابوالحسن موسوی اصفهانی (متوفای 1365 هجری).
2- اجازه روایت از مرحوم آیه‌الله سید میرزا علی حسینی شیرازی (متوفای 1355 هجری).
3- اجازه روایت از مرحوم آیه‌الله شیخ میرزا علی اصغر ملکی تبریزی.
4- اجازه روایت از مرحوم آیه‌الله حاج آقا حسین قمی طباطبائی (متوفای 1366 هجری).
5- اجازه روایت از مرحوم علامه شیخ علی بن ابراهیم قمی (متوفای 1373 هجری).
6- اجازه روایت از مرحوم علامه شیخ محمد علی غروی اردوبادی (متوفای 1380 هجری).
7- اجازه روایت از مرحوم علامه شیخ آقابزرگ (محمد محسن) تهرانی (متوفای 1389 هجری).
8- اجازه روایت از مرحوم علامه شیخ میرزا یحیی بن اسدالله خویی (متوفای 1364 هجری).

تحقیقات علامه امینی

علامه پس از آنکه به مرتبه‌ی رفیع اجتهاد رسید امر تحقیقات شبانه‌روزی و تالیفات گسترده تمامی اوقات حیات آن مرحوم را به خود اختصاص دارد. از جمله تالیف وی عبارتند از:
1- تفسیر فاتحه‌الکتاب
این کتاب در دو بخش است: بخش اول به تفسیر سوره‌ی حمد و بخش دوم به تحلیل آن از نظر مباحث توحید و قضاء و قدر و جبر و تفویض اختصاص دارد.
تمامی مباحث براساس روایات ماثوره طرح گردیده است. این کتاب در سال 1395 هجری در تهران بچاپ رسیده است.
2- شهداء الفضیله
این کتاب ابتکاری و تاریخی حاوی شرح زندگی علمای شیعه از قرن چهارم تا قرن گذشته است که در دفاع از حریم اهل‌بیت و تشیع به درجه‌ی رفیع شهادت نائل شده‌اند. این کتاب در سال 1355 هجری در نجف اشرف بطبع رسیده است.
3- تصحیح کامل الزیاره
این کتاب اثر فقیه طائفه‌ی امامیه ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه (متوفای 367 هجری) است که در سال 1356 هجری با تصحیح مرحوم علامه در نجف اشرف بچاپ رسیده است.
4- ادب الزائر
این کتاب رساله‌ی موجزی است که در آن به آدابی که شایسته است زائر بقعه‌ی حضرت سید الشهداء علیه‌السلام آنها را رعایت کند اشاره شده است.
5- سیرتنا و سنتنا سیره نبینا و سنته
این کتاب شرح گفتگوی مرحوم علامه درباره‌ی اقامه‌ی مجالس عزای حسینی و سجده بر تربت امام حسین علیه‌السلام و... است که در شهر حلب انجام شده و توسط علامه گزارش گردیده است. این کتاب در سال 1362 هجری در نجف بچاپ رسیده است.
6- تعالیق بر رسائل شیخ انصاری (مخطوط)
7- تعالیق بر مکاسب شیخ انصاری (مخطوط)
8- المقاصد العلیه فی المطالب السنیه (مخطوط)
این کتاب، تفسیر چهار آیه از آیات قرآنی است.
آیه‌ی اول: (قالوا ربنا امتنا اثنتین و احییتنا اثنتین فاعترفنا بذنوبنا فهل الی خروج من سبیل).
آیه‌ی دوم: (و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها و ذروا الذین یلحدون فی اسمائه سیجزون ما کانوا یعملون).
آیه‌ی سوم: (و اذا اخذ ربک من بنی آدم من ظهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم است بربکم قالوا بلی شهدنا ان تقولوا یوم القیامه انا کنا عن هذا غافلین).
آیه‌ی چهارم: (و کنتم ازواجا ثلاثه- فاصحاب المیمنه ما اصحاب المیمنه- و اصحاب المشئمه ما اصحاب المشئمه- و السابقون السابقون- اولئک المقربون).
9- ریاض الانس (مخطوط)
این کتاب در دو جلد است. جلد اول 700 صفحه و جلد دوم 1012 صفحه دارد و در آن گزیده‌های کتب تفسیری و حدیث و تاریخ و کلام بصورت کشکول نوشته شده است.
10- رجال آذربایجان (مخطوط)
در این کتاب که مانند دیگر کتب علامه به زبان عربی است شرح زندگانی 234 نفر از علما و ادبای آذربایجان بترتیب حروف الفبا آمده است و با نام «ابراهیم بن ابی‌الفتح زنجانی» شروع می‌شود و با نام «عزالدین یوسف بن حسن تبریزی حلاوی» خاتمه می‌یابد.
11- ثمرات الاسفار (مخطوط)
این کتاب در دو جلد است و حاوی یادداشتهای علامه امینی از کتب خطی هند و سوریه می‌باشد.
12- العتره الطاهره فی الکتاب العزیز (یا: الایات النازله فی العتره الطاهره) (مخطوط)
این کتاب حاوی آیاتی می‌باشد که درباره‌ی اهل‌بیت پیامبر نازل گردیده است. در این کتاب به نصوص علمای تفسیر و حدیث و کلام پیرامون این آیات اشاره شده است. این کتاب در بقیه‌ی مجلدات الغدیر- که تاکنون بچاپ نرسیده- تلفیق شده و در بحث «مسند المناقب و مرسلها» مطرح گردیده است.
13- الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب
این کتاب کارنامه حیات علامه و محصول تمامی تلاشهای علمی اوست. این کتاب نشانگر میزان زحمات علامه و حاکی از مقدار دلباختگی او به خاندان عصمت و طهارت است.
«غدیر» ی کرد بی‌همتا، چنانچون بیکران دریا
لبالب از رحیق حق، جهان را زو مشامی خوش

از این دریا دل آماده، «غدیری» ایزدی باده
خوش آن رندی کزین مشرب کند شرب مدامی خوش

علامه برای تالیف کتاب الغدیر، منابع مورد نیاز موجود در کتابخانه‌های عمومی و خصوصی نجف اشرف را بدقت بررسی نمود و سپس برای تکمیل تحقیقات خویش به ایران، هند، سوریه و ترکیه سفر کرد و مصادر مربوطه‌ی موجود در کتابخانه‌ها را با تلاشی تحسین‌برانگیز و در عین حال حیرت‌آور مطالعه و احیانا استنساخ نمود. حدود چهل سال است که از تاریخ تالیف این کتاب می‌گذرد و کسی نیست که در دنیای تحقیقات اسلامی با نام کتاب الغدیر بیگانه باشد. الغدیر در 20 جلد به زبان عربی- با نثری بسیار پخته و ادبی- نگارش یافته که تاکنون 11 جلد آن به حلیه طبع آراسته شده است. آیه‌الله سید محسن حکیم و آیه‌الله سید حسین حمامی درباره‌ی این کتاب گفته‌اند: « لا یاتیه الباطل من بین یدیه » و آیاتی چون سید عبدالهادی شیرازی و شیخ محمدرضا آل‌یاسین و علامه اردوبادی گفته‌اند: « لاریب فیه هدی للمتقین »
علامه خود می‌فرمود: «من برای نوشتن الغدیر، 10 هزار کتاب را (که ممکن است هر کتاب در چندین مجلد باشد) از بای بسم‌الله تا تای تمت خوانده‌ام و به 100 هزار کتاب مراجعات مکرر داشته‌ام». مصادر و منابعی که در کتاب الغدیر مورد استناد قرار گرفته همگی از منابع علمای اهل سنت است و این بدین معنا نیست که کتب اهل سنت در نظر علامه امینی دارای اعتبار، و یا کتب علمای مذهب شیعه غیر قابل اعتماد است. یکی از قواعد اساسی منطقی در جدل، احتجاج از طرییق ارائه‌ی مسلمات طرف مقابل است. مرحوم علامه یا عنایت به همین قاعده‌ی منطقی، مطالب الغدیر را با استناد به اقوال و آراء اهل سنت استوار ساخته‌اند و خود می‌فرمایند: «مطالبی که ما در الغدیر گفته‌ایم مذهبی نیست بلکه اسلامی است»، یعنی مسائلی نیست که فقط مذهب شیعه بدان معتقد باشد بلکه مطالبی است که در میان جمیع مذاهب اسلامی متفق علیه است.
بعضی از افراد تصور باطلی از الغدیر دارند و می‌پندارند الغدیر باعث تفرقه و جدایی مذهب اسلامی از یکدیگر می‌گردد. کسانی که این تصور را دارند نه تنها الغدیر را مطالعه نکرده‌اند بلکه از تاثیر الغدیر در ممالک اسلامی بی‌اطلاع هستند. اولا هر کس که الغدیر را بخواند درمی‌یابد که مولف کتاب از حسن نیت کاملی برخوردار است و منظور وی از تدوین این کتاب تنها اظهار حقایق تاریخ اسلام می‌باشد. ثانیا مطالب الغدیر چیزی نیست که نظرات شخصی مرحوم امینی باشد و کثرت منابعی که در الغدیر بدانها اشاره شده است شاهد این مدعاست. تقریبا می‌توان گفت جمله‌ای بدون دلیل و بدون ماخذ در الغدیر نوشته نشده است. لذا اگر کسی بخواهد ادعا کند که کتاب مورد بحث دارای تاثیر تفرقه‌ی کلمه می‌باشد، باید بپذیرد تمامی کتابهایی که در الغدیر به آنها ارجاع شده است ریشه‌های اصلی این تاثیر است و ما می‌دانیم که ماخذ الغدیر عبارت است از امهات کتب اسلامی غیر شیعی از جمله صحاح سته. ثالثا پس از انتشار الغدیر، مقالات متعددی در مجلات فرهنگی مصر و سوریه و عراق و سایر بلاد اسلامی در تجلیل از این کتاب درج گردید و سیل نامه‌های تقدیر از سراسر ممالک اسلامی جاری شد. اکثر نویسندگان این نامه‌ها از علمای بزرگ اهل سنت هستند. از ملوک و وزرای کشورهای اسلامی گرفته تا ائمه‌ی جمعه و جماعات و اساتید دانشگاهها برای الغدیر تقریظ نوشتند و به قدردانی از زحمات مولف آن پرداختند. از میان این نامه‌ها و این تقاریظ، نزدیک به 50 نمونه در مقدمه مجلدات الغدیر درج گردیده است. این نامه‌ها و این مقالات همگی بیانگر این مطلب است که الغدیر کتابی است که کلیه‌ی فرق اسلامی بر مطالب مستند آن اتفاق نظر دارند.

بیماری و وفات علامه امینی


«امیر» مرگ چنین شهسوار عرصه‌ی علم
نه مرگ یک تن، بل مرگ یک جماعت بود

چنین مصیبت عظمی، نبود دانش را
اگر دریغ و اسف بود، اگر مصیبت بود

ز فیض بحر ولایت غریق رحمت باد
که خود ز بحر ولایت، «غدیر» رحمت بود


مجاهد بزرگوار و دل‌آگاه ما که در آخرین سالهای حیات خود- از فرط مطالعات بی وقفه و پیگیر- اسیر بستر بیماری گریده بود، در روز جمعه 28 ربیع الثانی 1390 هجری قمری (مطابق با 12 تیرماه 1349 شمسی) در تهران دار فانی را وداع نمود. او قبل از آنکه به سفر ابدی خویش رود از لحظه‌ی انتقال خود به محضر دوست آگاه بود؛ از همین روی ابتدا با آبی که با تربت کربلای امام


حسین علیه‌السلام مخلوط شده بود لبهایش را مرطوب نمود و از فرزند خویش خواست تا برای او دعای عدیله را قرائت نماید. پس از اینکه دعای عدیله را خواند از فرزندش خواست تا از «مناجات خمس عشره‌ی» امام سجاد علیه‌السلام دعای «مناجات المتوسلین» و «مناجات المعتصمین» برایش خوانده شود. علامه با صدایی محزون این دعاها را پس از فرزندش تکرار می‌کرد و آرام آرام از دیده اشک فرومی‌ریخت. نزدیک اذان ظهر که شد با دست اشاره نمود که دیگر چیزی برایش خوانده نشود. آنگاه خود بتنهایی- زیر لب- مشغول راز و نیاز با خداوند خویش گشت و آخرین عباراتی که بر لب راند این جملات بود: «اللهم ان هذه سکرات الموت قد حلت فاقبل الی بوجهک الکریم، و اعنی علی نفسی بما تعین به الصالحین علی انفسهم...».
پس از پنجاه سال سعی و تلاش، دریای پرتلاطم علم و ادب و تحقیق آرام گرفت و از فعالیتهای شبانه روزی و بی‌وقفه‌ی خویش باز ایستاد. شمع فروزان وجود او خاموش گشت ولی تا ابد هماره بعنوان اسوه‌ای خستگی‌ناپذیر نامش بر صفحه‌ی تاریخ دین و دانش ماندگار خواهد بود.
جنازه‌ی شریف علامه پس از انتقال به نجف اشرف در کتابخانه‌ی عمومی امیرالمومنین- که در حقیقت بوستان معرفتی بود که اساس آن را خود آن مرحوم پی ریخته بود- بخاک سپرده شد.

برگرفته از مقدمه کتاب فاطمه الزهرا به قلم دکتر محمد امینی



[ 19 / 11 / 1394 ] [ 10:38 ] [ سجاد ابراهیمی ]
[ ]