ولى خدا، وصى پيمبر (ص)

ولى خدا، وصى پيمبر (ص)

امام صادق (عليه السلام ) فرمود: هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در بستر وفات قرار رفت سر مباركش بر دامن حضرت على (عليه السلام ) بود و خانه پر از انصار و مهاجران بود عباس عموى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در پيش روى حضرت بود رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به عباس فرمود: ايا وصيتم را عمل مى كنى و قرضم را ادا مى نمايى و به وعده هايم وفا مى نمايى . عباس گفت من پيرو عيال وارم و تهى دست ، (توان اين كار را ندارم ) لذا پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در آن جمع 3 مرتبه حرف خود را تكرار كرد ولى عباس نپذيرفت آنگاه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: اين امور را به كسى مى سپارم كه حقش را ادا خواهد كرد و مانند تو سخن نخواهد گفت : سپس به حضرت على (عليه السلام ) فرمود: اى على (عليه السلام )، اى برادر محمد، آيا قبول مى كنى كه به وعده هاى محمد عمل كنى و به وعدهايم وفا كنى و قرضش را بپردازى و ميراثش را بگيرى ؟! حضرت على (عليه السلام ) كه گريه گلويش را گرفته بود نتوانست جواب دهد. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم سخن خود را تكرار كرد در اين هنگام عرض كرد: آرى فدايت گردم ، سود و زيانش با من ، على (عليه السلام ) فرمود: من به پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم نگاه مى كردم ديدم انگشتر خود را از انگشت خود بيرون كرد و فرمود: تا من زنده ام اين انگشتر را به دست خود كن ، حضرت على (عليه السلام ) مى فرمايد چون آن را در انگشت خود كردم در حالى كه آرزو مى كردم كه از تمام ميراث پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم همين انگشتر را داشته باشم . سپس پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بلال چرا خواست و به او فرمود: اين وسائل را بياور كه عبارتند از: كلاه ، خود، زره ، پرچم ، پيراهن ، ذوالفقار، عمامه سحاب ، جامه برد، كمربند و عصا (كه آن كمربند بهشتى بود) دو جفت نعلين ، دو پيراهن معراج پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم ، و پيراهن جنگ احد و سه كلاه : 1- كلاه مسافرت ، 2- كلاه عيد قربان و عيد فطر و روزهاى جمعه حضرت . 3- كلاهى كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به سر مى گذاشت و با اصحابش به گفتگو مى نشست و بعد فرمود: تا دو استر شهباء، و دلدال و دوشتر غضبا و تصواء و دو اسب جناح و اسب حزوم و حمار عفير را نيز بياورند
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم همه اينها را به امام على (عليه السلام ) سپرد و فرمود: اقبضها فى حياتى تا من زنده ام اينها را از من دريافت كن .
و در كلامى ديگر حضرت فرمود: يا على قم فاقبض هذا بشهادة من فى البيت من المهاجرين و الانصار كى لا نيازعك احد من بعدى
اى على برخيز و در برابر چشم حاضران از مهاجران و انصار اينها را دريافت كن تا بعد از من هيچ كس با تو (و رهبرى تو) نزاع و ستيز نكند.
سپس امام على (عليه السلام ) برخاست و آنها را تحويل گرفت و به خانه خود برد و در محل امنى گذاشت و برگشت .
لذا به شهادت ماءخذ روايى صحيح و شعراى زمان صدر اسلام و كتابهاى اصيل اسلامى ما حضرت اميرالمؤ منين (عليه السلام ) در صدر اسلام نيز به وصى شناخته شده بود ولى بنى اميه دست به دست هم دادند كه آثار اميرالمؤ منين (عليه السلام ) را محو كنند و يكى از كارهاى آنها حذف اين لقب و اشتهار از حضرت وصى صلوات الله عليه بود.

نوشته بر در فردوس كاتبان قضا

 

نبى رسول و وليعهد حيدر كرار 




موضوعات مرتبط: قسیم النار و الجنه
[ 2 / 3 / 1391 ] [ 21:23 ] [ سجاد ابراهیمی ]
[ ]