مأموریتی شبانه

مأموریتی شبانه

على (عليه السلام ) مى فرمايد: در تاريكى شبى از شبهاى ظلمانى ، رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم كسى را به دنبال من فرستاد و مرا احضار كرد، آنگاه فرمود: هم اينك شمشير خود را برگير و برفراز كوه ابوقبيس برو و هر كه را بر قله آن يافتى هلاك گردان . على (عليه السلام ) فرمود: من طبق فرمان رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به راه افتادم و از كوه ابوقبيس بالا رفتم ناگهان مردى سياه چهره و مخوف با چشمانى به سان كاسه آتش در برابر من ظاهر شد. اما همين كه مرا با نام صدا كرد جلو رفتم و با يك ضربه شمشير او را دو نيم كردم در اين هنگام صداى فرياد و ناله بلندى شنيدم كه از ميان خانه هاى مكه برمى خاست ، در بازگشت هنگامى كه به محضر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم شرفياب شدم آن حضرت در منزل همسرش خديجه بود، من ماجراى مرد مقتول و فريادهاى همزمان را كه شنيده بودم براى آن حضرت باز گفتم . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: يا على (عليه السلام ) مى دانى چه كسى را كشتى ؟ گفتم : خدا و رسول او آگاه ترند.حضرت فرمود: تو بت بزرگ لات و عزى را درهم شكستى ، به خدا سوگند از اين پس هرگز آن بتها پرستش و ستايش ‍ نگردند. 




موضوعات مرتبط: قسیم النار و الجنه
[ 27 / 12 / 1390 ] [ 8:0 ] [ سجاد ابراهیمی ]
[ ]